جدول جو
جدول جو

معنی سعید اسدی - جستجوی لغت در جدول جو

سعید اسدی
(سَ)
ابن جبیر اسدی کوفی مکنی به ابوعبدالله تابعی. وی حبشی الاصل و از موالی بنی حارث بنی اسد بوده. علم را نزد عبدالله بن عباس و ابن عمر فراگرفت. در علم شطرنج بی نظیر بوده. پس سعید بمکه رفت و خالد قسری او را دستگیر کرد و نزد حجاج فرستاد. حجاج بن یوسف وی را در واسط در سال 95 ه. ق. بقتل رسانید. امام احمد بن حنبل در حق وی گفته قتل الحجاج سعید او ما علی وجه الارض احد الا و هو مفتقرا الی علمه. رجوع به روضات الجنات ص 301 و اعلام زرکلی ج 1 ص 369 و صفوهالصفوه ج 3 ص 42 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ)
ابن رومان اسدی، یکی از قراء که نافع قرائت را از او اخذ کرد. (نفائس الفنون). یزید بن رومان قاری، مکنی به ابوروح، تابعی است. (یادداشت مؤلف). او اهل مدینه و از ثقات بود و در مدینه به سال 130 هجری قمری درگذشت. شرح حال وی در کتب سته آمده است.. یزید بن رمان قاری ٔ مولی زبیر بن عوام مدنی قرائت را از عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه فراگرفت از ابن عباس و عروه بن زبیر روایت شنید. نافعبن ابی نعیم از او روایت دارد و یحیی بن معین وی را توثیق کرده است. وفات یزید به سال 130 هجری قمری بود. (از ابن خلکان ج 2 ص 414). و رجوع به عیون الانباء ج 2 ص 115 و 86 شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ابن محمد بن علی بن الحسن بن سعید بن مطر بن مالک بن حارث بن سنان ازدی مکنی به ابوطالب و معروف به وحید بغدادی عالم در نحو و لغت و عروض و در ادب مشهور بوده. ابوطالب بن بشران نحو را نزد او آموخت وی دیوان متنبی را شرح کرده است. وی بسال 385 درگذشت. (از معجم الادباء ج 4 ص 233)
لغت نامه دهخدا
محمد بن هبیرۀ اسدی، ملقب به صعودا یا صعورا یکی از علماء نحو و لغت بمذهب کوفییّن. از جملۀ کتب اوست: رساله الی عبدالله بن المعتزّفیما انکرته العرب علی ابی عبید القاسم بن سلام و وافقته فیه. و کتاب مختصر ما یستعمله الکاتب. و رساله فی الخطّ و ما یستعمل فی البری و القط. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا